آرامگاه سعدی
آرامگاه سعدی یا سعدیه؛ آرامگاه یکی از شاعران بزرگ قرن هفتم، افصح المتکلمین، شیخ مصلح الدین مشرفبن عبدالله سعدی شیرازی است؛ كه در قسمت شمالشرقی شیراز، درانتهای خیابانبوستان و در نزدیکی باغ دلگشا قرار دارد. این محل در ابتدا محل سکونت سعدی بوده كه اواخر عمر خود را در آنجا بسر میبرده و از دانه دانه خاک آن بوی عشق به مشام میرسد.
ابو محمد شیخ مصلح الدین مشرفبن عبدالله معروف به سعدی شیرازی حدوداً در سال های ۵۷۱ تا ۶۰۶ هـ.ق دیده به جهان گشود و حدود سال های ۶۹۰ تا ۶۹۵ وفات نموده است. درباب نام، نام پدر و نیز تاریخ تولد سعدی اختلاف نظر بسیاری وجود دارد.
سعدی در شیراز متولد شد و در سنین کودکی پدرش را از دست داد. وی پس از آموختن علوم مقدماتی از شیراز به بغداد رفته و در مدرسه نظامیه علم و دانش خود را تکمیل نمود.
او در نظامیه بغداد که اصلیترین مرکز آموزش علم و دانش آن دوران محسوب می شد در درس اساتید مشهور همچون سهروردی شرکت داشت. سعدی پس از تکمیل این دوره به حجاز، شام و سوریه سفر کرده و درپایان به سفر حج رهسپار شد.
وی در شهرهای شام ( سوریه امروزی ) به سخنرانی هم مشغول بود ولی در عینحال، در پی این سفرها به کسب بیشتر دانش و تجربه نیز می پرداخت.
سعدی درزمان حکومت اتابک ابوبکر بن سعد به شیراز برگشت و در همین دوران دو اثرماندگار بوستان و گلستان را خلق نموده و به نام «اتابک» و فرزندش سعد بن ابوبکر نمود. بعضی عقیده دارند که او لقب سعدی را از همین نام «سعد بن ابوبکر» برگرفته است.
پس از سقوط سلطنت سلغریان، سعدی دگربار شیراز را ترک کرده و به بغداد و حجاز سفر نمود. او در بازگشت به شیراز، با وجود این که مورد تکریم و احترام بزرگان فارس بود، به دلیل شهرت به خلوتگاه پناه برده و به ریاضت مشغول شد.
سعدی، شاعری باتجربه، جهانگرد و عارف سرزمین های دور و غربت بود؛ او همراه با تاجران کالا و ادویه و زوار مکانهای مقدس سفر میکرد. از پادشاهان و حاکمان، حکایت و داستانها شنیده و با آنان مدارا مینمود.
با عشاق و پهلوانان و شیوخ و صوفیان و رندان به اجبار یا اختیار همنشینی میکرد و خامی و ناپختگی دوران جوانی را با تجربه سفرهای فراوان به پختگی روزگار پیری متصل مینمود.
سفرهای سعدی نه تنها به دلیل تنوع طلبی، کسب دانش و آشنایی با فرهنگ و رسوم ملل مختلف نبود؛ بلکه هر سفر یک تجربه معنوی را نیز به همراه داشت.
حاصل این سفرها برای سعدی، مضاف بر تجارب معنوی و دنیوی، روایات، قصص و مشاهدات فراوانی بود که در واقعیت زندگی نیز ریشه داشت؛ به نحوی که هر حکایت گلستان، راهنما و راهگشای زندگی بوده و گویی هر عبارت و جمله اش نتیجه ی هزاران تجربه و آزمون و خطا به روشی مطمئن بیان شده است. هر حکایت به گونه ای است که برداشت خواننده از آن تخیلی نیست و بخوبی می توان در پس آن هزاران تجربه علمی را درک نمود.
شاید یکی از دلایل مهم و عمده دلنشین بودن پند و اندرزهای سعدی در بین عام و خاص، عینی بودن آنها است. گرچه نوع کلام و شیوه بیان هنرمندانه آنها نیز در ماندگاری این آثار نقش مهمی دارد.
از سوی دیگر، براساس روایت خود سعدی، خلق آثار ارزشمند و ماندگاری چون گلستان و بوستان طی چند ماه، این نکته را بیان میکند که این شاعر گرانقدر از چه گنجینهی دانش، توانایی، تجربه اجتماعی، ادبی و عرفانی بهره مند بوده است. علاوه بر این، آثار سعدی روایتگر خصوصیات اخلاقی و منش مردمی کهنسال بوده و هیچگاه شکوه و ارزش خود را از دست نخواهد داد.